اشتنبرگ یکی از نظریه پردازان مهم و برجسته در زمینه عشق و انواع اون ِ و یه کتاب هم داره به نام قصه عشق که به فارسی ترجمه شده و در مورد عشق نظریه ای داره که بنام مثلث سه وجهی معروفه. خب حالا این مثلث چی هست : به نظر اشترنبرگ عشق مثل یک مثلث است و بهترین عشق به مثلث متساوی الاضلاع شباهت دارد. عشق زمانی بهترین حالت را خواهد داشت که هر یک از سه عنصر را تقریبا به طور یکسان شامل شود. خب حالا هر کدوم یعنی چی : صمیمیت : صميميت يعني پاك و بي آلايش همديگر رو پذيرفتن و دوست داشتن . صميميت رو دكتر شريعتي خوب تعريف ميكنه ! صميميت موقعي خودشو نشون ميده كه كسي رو طوري دوست داشته باشيم كه حرفهاي كه براي نگفتن داريم رو بتونيم با اون در ميون بگذاريم . يعني اينقدر راحت باشيم كه واهمه اي از بيان عقايد ، شكست ها ، پيشرفتها و افكارمون بدون تحريف يا پنهان كاري نداشته باشيم . هوس : هوس يك كلام يعني خواستن . هوس مقدس ِ .خيلي از ما وقتي اسم هوس مياد ناخودآگاه به جنبه منفي بودن اون فكر ميكنيم . شايد اين بخاطر تعاليم نه چندان درست ما در بچگي ناشي شه . كه خواستند هوس را درما بكشند. واقعا هوس چيه ؟ يك نياز لازم كه بايد حتما برآورده شه ؟ يا يك نياز غير ضروري كه ميشود نديده گرفتش ؟ يا بينابين ؟ هوس ناشي از ديدن و فكر كردن به اون هوس در ذهن ماست . هوس قبل از زاييده شدن در وجود ما غير ضروريست . اما بعد از تولدش بايد است . البته نه بدين معني كه حتما بايد برآورده شه . بايد از اين جهت كه حتما بايد فكري به حالش بشه وگرنه اثر منفي بر روي روح و شخصيت ما ميگذارد . تو انجام هوس هم بايد احتياط كرد . اگه خيلي راحت به اون بله بگي بلافاصله بعدي رو ميخواد . و هوس شما پاياني پيدا نميكنه . هوس رو بايد با حساب كتاب برآورده كرد . بر عكس نياز كه حتما بايد انجامش بدي . نکته اساسی : هوس يعني خواستن و مقدسه . هوس زاييده ذهن ماست . و هر آنچه از ماست لايق وجود ما .اگر وجود ما پست و كوچك باشد هوس ما نيز پست و حقير و اگر وجودي متعالي داشته باشيم هوسي در خور عبادت خواهيم داشت . و اما اساسی ترین موضوع تـــعهـــد : تعهد به معني اينست كه آنچه ميگوييد عمل كنيد نه آنچه انجام ميدهيد بگوييد . تعهد يعني قول و قراري گذاشتن و سر قول و عهدمون موندن . ميتونه با خودمون ( ضمير ناخود آگاه ) يا با شخص معلوم يا مجهول . مهم نفس كاره . چقدر قشنگه آدم تو زندگيش تعهد داشته باشه . كاري رو براي كسي انجام بده يا انجام نده . مخصوصا وقتي اون شخص حضور فيزيكي نداشته باشه . اون وقت لذت بخش تر ميشه . واقعا تعهد چيه ؟ يك اجبار براي حفظ رابطه يا چيزي ؟ يا يك امر اختياري . يا يك قانوني كه از خودمون در آورديم براي اطمينان ( از اين جهت كه طرف مقابلمون رو مجبور به انجام كاري كنيم . دستشو تو حنا بگذاريم )در بهترين حالت تعهد يك عكس العمل نا خودآگاه در برابر كسيست كه ما براي اون شخص يا شئي ارزش قايليم . هر چقدر عزيز تر باشه تعهد ما بيشتر ميشه . و در حالت هاي پايين تر اين تعهد رو اگر خودبخود ساخته نشد ما خودمون از طريق مصنوعي ميسازيم . براي اينكه ما هم محتاج تعهد از طرف مقابل هستيم . درست مثله هر رابطه اي دوطرفه اش ارزش داره و يك طرفه اش مسخره است .تعهد يك نياز برا بقاست . كسي كه تعهدي به ما نداره ارزشي هم نداره . چون اين شخص ارزشي براي شما قايل نشده . در اينصورت خودش رو موظف به انجام كارهايي ميدونست كه حداقل به نوعي زحمات و لطفهاي شما رو جبران كرده باشه . تعهد درجات و انواع مختلفي داره . تعهد به معني خراب كردن آزادي ما نيست . در بيشتر مواقع ما هيچ قول و قراري براي تعهد مون نسبت به يك رابطه نميگذاريم و اينو در دل و فكر خودمون شرط ميكنيم و همونطور كه گفتم ناخودآگاه به همون اندازه كه برامون عزيزه متعهدش ميشيم . مثلا تو يك عشق ميتونه از سر موقع سر قرار بودن تا جان سپردن براي عشق و شايد هم بيشتر متغير باشه . و اما شما با خوندن اینا باید چی بگین ؟ خیلی ها زیاددعوا دارن شاید حتی سر دیر رسیدن یا حتی کوچک ترین چیزها! ازتون میخوام هر سه تا عنصر رو توی رابطتون بررسی کنید و خیلی شفاف و بدون رودربایستی بگین که کدوم عامل رو کم دارید یا کامل داریدش که باعث میشه رابطتون گرم و صمیمی یا سرد و خشک و بی روح بشه!
عشق سه عنصر دارد : صمیمیت ، هوس و تعهد
نظرات شما عزیزان: